نسیم کوهسار

ساخت وبلاگ
چقدر دلم می خواهد می توانستم هر زمان که می خواستم ، برای هر مدتی که دلم می خواست ، از زندگی بیرون بروم و نباشم...بعضی وقت ها ، مثل الان ، زیر بار این زندگی مزخرف و بیهوده ، در حال له شدنم...امیدهایم همه ناامید می شوند و تمام دلگرمی هایی که خودم ، به خودم تزریق می کنم ، ناکارآمد و بی فایده جلوه می کند...آن موقع است که بیش از هر زمان دیگر ، تمایل به رفتن ، به کوچ کردن از این قالب هیچ و پوچ ، به نبودن پیدا می کنم...مردن هم برای خودش نعمت بزرگی ست...و راحت مردن ، هنری که هر کسی آن را ندارد...! نسیم کوهسار...
ما را در سایت نسیم کوهسار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1nasimkoohsarph72 بازدید : 181 تاريخ : چهارشنبه 6 بهمن 1395 ساعت: 17:48

امروز روز خوبی بود!هنوز هم هست!دو روز قبل برف آمد و  کمی  روی زمین و کمی بیشتر روی کوه ها نشست...امروز هم که هوا نشان از بهار داشت و هنوز هم دارد...آفتاب بیرون زده و نسیمی خنک از روی برف هایی که روی قله ها و دامنه های کوه های اطراف شهر خوش کرده اند ، سوغات می فرستد!و من ، که تبحر خاصی در خوشحال بودن در اوج بدبختی و فشارهای روانی و نیز ناراحت بودن در اوج خوشحالی و در زمان های تفریح دارم ، امروز بیکار و سرگردان ، روی تخت ، کنار پنجره ، نشسته ام و منتظر تا ببینم باید دلم را به سمت غم ببرم یا به سمت شادی!بعضی وقت ها می نشینم با خودم فکر می کنم کاش می شد این لحظاتی را ، که بیهوده تلف می کنم ، در خانه می بودم و با دایی ، یا با دوستانم بیرون می رفتیم و خوش می گذراندیم...می رفتیم کوه نوردی یا حتی دور زدن در اطراف شهر و یا حتی قدم زدن ...اما حیف که این دقایقی را که هرگز تکرار نمی شوند ، باید به مزخرف ترین شکل ممکن ، از سر گذرانده شوند! یا با خوابیدن ، یا با خواندن کانال های تلگرام و یا با فکر کردن بیهوده به مسایلی که فکر کردن به آن ها هیچ دردی از آدم دوا نمی کند و یا حتی به بیهوده تری نسیم کوهسار...
ما را در سایت نسیم کوهسار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1nasimkoohsarph72 بازدید : 192 تاريخ : چهارشنبه 6 بهمن 1395 ساعت: 17:48